Page 4 - 06-09-1403-1845 Sazandegi
P. 4
تازههای ادبیات و هنرکافه سال هفتم شماره 1845 04
سهشنبه 6آذر 1403
پایان باز دریچه :تحلیل عادات
گف توگوی گاردین با هاروکی موراکامی جذابیتهای پیدا و پنهان
انگیزه تشکیل گروههای اجتماعی
چندلر را دوست دارم. عجیب بودن و عناصر سورئال را از بزرگتر ین لذتهای رمانهای هاروکی موراکامی ،نویسندۀ پرفروش ژاپنی ،نویسندگی را از۳۰ حسن محرابی
شــمام یدانند.آیادوستدارید،خوانندگانراباسؤالاتبیپاسخ سالگی آغاز کرد و در سال ۱۹۸۷ه مزمان با انتشار پنجمین رمانش
به نام «جنگل نروژی»به چهرۀ برجستۀ ادبی تبدیل شد .رمانهای پژوهشگر
رهاکنید؟ موراکامــی که آمیــزهای از روایتهای واقعگرایانــه و رویای یاند،
از زمانی که بیش از ۴۰سال پیش شروع به نوشتن و انتشار کردید، فکر میکنم یک رمان برجسته همیشــه هدفش ارائه سؤالات طر فداران زیادی در سراســر دنیا دارند و این نویســنده را به یکی
قاطع است اما نتیجهگیری واضح و سرراست ارائه نمیکند .دوست از شــانسهای همیشــگی نوبل ادبیات تبدیــل کردهاند .روزنامۀ
صحنۀ ادبی ژاپــن چگونه تغییر کرده اســت و آیا حس میکنید تدنارهام،بگخذواانرنم.دگماثًنا ًلر،ا پچهسپاایزااتنمهاایمیکتدار ابیهنایجماباممچکیزن ای بسـراـیتف؟ نکرکاتکریدران «گاردیــن» به بهانۀ انتشــار جدیدترین رمــان موراکامی با عنوان تشــکیل گروههای اجتماعی و نوع عملکرد و تداوم
در داخل هر داســتان مینویســم تا آنها را به فکر فرو ببرم .آنچه «شــهر و دیوارهای نامطمئنش» با او گف توگو کرده اســت .نشر
بخشی از آن صحنه هستید یا خارج از آن؟ میخواهم این اســت که خوانندگان این مــوارد را انتخاب کنند و نیماژ مدتی اســت این رمان را با ترجمۀ امیر دیانتی از زبان ژاپنی و آنها نقش بســیار عمدهای در جامعــه دارند .میتوانیم
هر کدام به پایان منحصر به فرد خود برســند .تعداد بیشــماری از پیش از انتشار ترجمۀ انگلیسی آن منتشر کرده و بهتازگی چاپ پنجم
فکر میکنم نویســندگان جوا نتر هرگونه ایدۀ پرمدعا را دربارۀ خوانندگان برای من اینطور نوشــت هاند« :من بارها از خواندن یک آن منتشــر شده است .به گزارش ایسنا ،موراکامی در این گف توگو چهار عامل اصلی را شناسایی کنیم که بر تصمیم ما برای
ر«اویینکاــسرـدـیتآکزاهدتاردبیواانتع رطااتفشپــذیکرتیرلدامسیـدـتهادن»مکنیانرویگسذاــشنـدـتکهاهندواقو بعًًاا دربارۀ مفاهیمی چون پیچیدگی ،نوشتن دربارۀ شخصیتهای زن و پیوســتن و ماندن در گروههای مختلف تأثیر میگذارد:
کتاب شما لذت بردهام ».به عنوان یک نویسنده ،هیچ چیز بیشتر از ملاقات با طرفدارانش و البته انتقاد به آثارش صحبت کرده است. جذب اعضای گروه به خاطــر نوع فعالیتها ،جذب به
تحسینشــان میکنم .با این حال در مورد خودم؛ من فقط به روش این نمیتواند مرا خوشحال کند. رمان «شهر و دیوارهای نامطمئنش» بر اساس رمان کوتاهی است دلیل اهداف یا وظیفۀ گروه ،وابستگی فردی به افراد گروه
خودم ادامه م یدهــم و نمیتوانم بگویم چه رابط های با این تغییرات که در سال ۱۹۸۰میلادی نوشته بودید .چرا اهمیت داشت که اکنون و در نهایت بــرآوردن نیازها یا اهداف خارج از گروه .در
در صحنۀ ادبی دارم. وقتی دربارۀ شــخصیتی مانند راوی کتاب «شهر »...یا تورو در مجموع اعضــای یک گروه به دلیــل نزدیکی و فراوانی
چــه تغییراتــی در خوانندگان خود ،هــم در ژاپن و هم در ســطح داستان «سرگذشــت پرندۀ کوکی» یا کافکا در «کافکا در کرانه» آن را به مخاطبان جدیدی ارائه کنید؟ تغعاالمبًًاــازل بشاـیـککدیلگسراددهراکینـآـغاارزهممیقشراـرـومندیگمیثرنلــهدم.سگایر هوههاه،ا
آن اثر تنها اثری اســت که من تا به حال نوشــت هام و هرگز اجازۀ
بی نالمللیدیدهایدوباادامهمســیرنگارشآیانوشــتنآسانتریا مینویسید ،تا چه اندازه دربارۀ خود مینویسید؟ چــاپ مجــدد آن را در قالب کتاب ندادهام .بــه عبارت دیگر ،من
قهرمانهای اول شــخص رمانهای من ،به عبارت دقیقتر، فقط از داســتان راضی نبودم .فکر میکردم ،موضوع آن بسیار مهم
سختتر شد ه است؟ من در واقعیت نیســتند بلکه نســخ های از من هستند که ممکن است اما متأســفانه در آن زمان مهارتهای نوشتاری برای انتقال ه مکلاسیها ،ه ماتاقیها و غیره.
بود باشــم .دنبال کردن این احتمالات بســیار جذاب است زیرا آن به شــیوهای که میخواستم را نداشتم .تصمیم گرفتم تا زمانی که
هــم در ژاپن و هم در خارج از کشــور به نظر م یرســد ،تعداد فرصتهای زیادی برای تبدیل شــدن به فــردی غیر از خودتان مهارت لازم را به عنوان یک نویسنده به دست بیاورم ،منتظر بمانم در مورد گروههای گستردهتر به نظر م یرسد شباهت،
خوانندگانم در حال افزایش اســت و اغلــب از نظر من این اعداد و فقط پس از آن داستان را به طور کامل بازنویسی کنم .در این میان ب هویژه شباهت نگرشی ،همان تأثیری را در تشکیل گروه
شگفتآور است .در لائوس یک مخاطب تایلندی جلوم را گرفت تا وجود ندارد. کارهای زیادی داشتم که میخواستم انجام دهم و نمیتوانستم این دارد که جذابیت بین فردی دارد .وقتی در نظر م یگیریم
سلام کند ،این اتفاق در درسدن با یک مخاطب اهل آلبانی رخ داد و درمیانبسیاریازنویسندگانانگلیس یزبانیکهبهژاپنیترجمه پروژه را شــروع کنم .دیگر چیزی که م یدانستم این بود که ۴۰سال چه چیزی یک گروه را جــذاب میکند باید ویژگیهای
در توکیو با یک مخاطب اندونزیایی هم تکرار شد .اغلب احساس کرد هاید از جمله سلینجر ،فیتزجرالد ،چندلر ،کارور و کاپوتی ،کدام گساذلشگتهیبرودسی(بدهمن .فظرکمر میریسکیرددمدارگیر واکقلعًًحا بظهخوگاذهمشتایهبناکشارد)را اونمجانبمهد۰هم۷ گــروه را نیز تحلیل کنیم .چندیــن ویژگی گروهها آنها را
میکنم خو ِِد واقع یام نیستم در عوض به نوعی آدم ساختگی تبدیل بهتر است شــروع کنم چراکه ممکن است زمان زیادی برایم باقی برای اعضای بالقوه جذابتــر م یکند و در نتیجه گروه
شــدهام .با این حال هیچکدام از اینها نوشــتن رمان را آســانتر یا یک از آنها بیشتر برای شما مهم است؟ نمانده باشد .همچنین نیاز شدیدی به انجام مسئولیتهای خودم به تشکیلم یشود.هرچهیکگروهبتوانداعتباربیشتریبه
دشوارتر نکرده است .فقط سپاسگزار چنین تعداد زیادی هستم که مــن تحتتأثیر هــر یک از نویســندگان قرار گرفت هام .بســیار یاعکضایعیضوک بهدداهراد،یجمقذاابمیوتمنگزرلوهتببیالشاتتررمییهشسوتدن.دهممعچمنویًاًنل
هرگز پیشبینی نمیکردم ،کتابهای من را خواندهاند .همه مثل من مهجسـذـوتمب ،اسگبرچکهنکوامشًتااًلربایسزـیـربکانکهمونخمیترفهاکوننتدۀا فسیتزت.جرشالخدصوًًاکاسپبوتیک عنوان یک رماننویس احساس کردم.
سعادتمندنیستند. شما این کتاب را در دوران قرنطینه نوشتید و در حال انجام این کار بیشترین تلاش را برای ماندن در گروه دارند .از دیگر سو
ادبیات داستانی ژاپنی اکنون یک چهارم کل داستانهای ترجمه به ندرت خانه را ترک کردید .آیا این روش نگارش ،لحن یا محتوای روابط هــمکاری و پادا شهای مشــترک ،جذابیت یک
داسمتاطنمئرانتــًًاح،تزمتاانثییرکقرهااریداندر؟مان را مینوشــتم بــه مقداری آرامش
شده که در بریتانیا فروخته شدهاند را تشکیل م یدهد .به نظر شما و سکوت و زمان برای تأمل در مســائل نیاز داشتم .وضعیت شهر گــروه را افزایش م یدهد ،در حالی کــه تلاش و رقابت
احاطه شده توسط دیوارها نیز اســتعارهای از قرنطینۀ جهانی بود.
چرا چنین جذابیت گسترد های دارد؟ چگونه ممکن است که هم انزوای شدید و هم احساس گرم ه مدلی فردی از آن میکاهد .به بیان دیگر میزان تعامل مثبت بین
در کنار هم وجود داشــته باشــد؟ این یکی از موضوعات اصلی این
دلی نلمآنیدانچیستسـمـرمتا؟ناهاصًا ًیل نژاپمن ییداتنامای.نشاحیدددشربماریبتتاوناینایمد بحهبموبین بتگدوایرنیدد،. رمان بود و از این نظر در مقایسه با رمان اصلی ،جهشی قابل توجه اعضا ب هطور مستقیم بر جذابیت گروه تأثیر میگذارد زیرا
دامنۀ برآورده شدن نیازهای فردی و اجتماعی را افزایش
دوست دارم بدانم .اقتصاد ژاپن این روزها خوب نیست و فکر میکنم به جلو است. نیعزم بوـمًـًارامجکذاابنیبیتشآتنرتأیثیبررامییتگعاذامردل،. م یدهد .اندازۀ گروه
این چیز خوبی اســت که صادرات فرهنگی میتواند به نوعی کمک این کتاب برخی از مخاطبان ژاپنی را ســردرگم کرده بود .سایر ین گروههای کوچکتر
کند ،اگرچه صادرات ادبی آنچنان تأثیری ندارد ،درست است؟ اشــتراکگذاری شــباهتها و برآوردن نیازهای فردی
آیاانتقادســال ۲۰۱۷میهکوکاواکامیاز زنانکتابهایشــما، ارائه م یدهند؛ بنابراین افــراد تمایل دارند ،جذب چنین
تأثیری بر شما در نحوۀ نوشتن شخصیتهای زن داشته است؟ گروههایی شوند.
کتابهــای من در طول این ســالها آنقدر مــورد انتقاد قرار نکتۀ اصلی آن اســت که هیچ چیز به اندازۀ موفقیت،
گرفت هانــد که یادم نمیآیــد در چه زمین های نقد شــدهاند و زیاد به موجب رشــد و تداوم حیات گروه نم یشود .گروههایی
انتقادها توجه نمیکنم .میه کو دوســت نزدیک من و زنی بســیار به طور موثر به اهداف خود م یرسند مکعه تموًصاًلورجمذایشبتــر بوده
اراسســتتبنابشراریا بنخمواطهمیئندمدرهسرـانـتقتابده ییادکنهماـوـوایآرودرمکرددقهی،قًًادارزسچهت باهوش نظر م یرســند .مأموریت یک گروه،
بوده اما همانطور که در فعالیتها و اهداف آن بیان شــده است،
آثارم صحبت زنــان و کخردواهننبوددگا.نحمــنالتاقرکیهبًًادبرهمطورودر اانتتفقااقًًدا چیــزی اغلب به عنوان انگیز های قانعکننده برای پیوستن افراد ذکر
بین زن و مرد مساوی میکنیم، میشــود .مثلا فرد به یک گروه عکاسی ملحق میشود
تقسیم شدهاند ،نکت های که بسیار خوشحالم میکند. زیرا از عکاســی و صحبت در مورد آن با افراد دیگر لذت
میبرد یا فردی چون توانایی پرداخت هزینه بیشتر سیستم
آموزشی را ندارند به یک گروه اعتراضی علیه افزایش نرخ
شــهریه میپیوندند .در مجموع با توجه به کاربرد تئوری
مبادلۀ اجتماعی در تشــکیل گروه ،زمانــی که منافع از
هزینهها پیشی میگیرد به گروه میپیوندیم .البته تمایل ما
بــه ه مذاتپنداری با افراد آن گروه عامل مؤثر دیگری در
تشکیل گروه است .ما نیاز خود را به وابستگی از طریق
تعامل با افراد برآورده م یکنیم ،هما نطور که میل خود را
برای رسیدن به موفقیت با شرکت در فعالیتهای گروهی
و دســتیابی به اهداف گروهی بــرآورده میکنیم ،خواه
برای مقایسه اجتماعی،کاهش اضطراب یا برای ارضای
یک میل اساسی به آن وابسته باشیم؛ آشکار است که این
گروه یک پلتفرم قدرتمند برای برآوردن نیازهای اساسی
اجتماعی ما بوده و تأثیر قابــل توجهی بر رفتار ما دارد.
عضویت در گروه ممکن است به ما در برآوردن الزامات
خارج از گــروه کمک کند .در نتیجه ،عضویت در گروه
ممکن اســت ب ه عنــوان پل های برای دســتیابی به یک
هدف خارجی ب ه جای منبعی برای رضایت مستقیم عمل
کند .یک مدرس دانشــگاه ممکن است به طور منظم در
جلسات انجمن حرف های شرکت کند تا شانس پیشرفت
خود را در نظام آموزشی افزایش دهد .یک نامزد سیاسی
به سازمانهای مختلف اجتماعی میپیوندد تا دورنمای
خود را برای انتخاب شدن بهبود بخشد.
در مجمــوع از میان عوامل مختلف مؤثر بر تشــکیل
گــروه ،این فرضیه را میتوان بــا اطمینان بیان کرد :افراد
ابتدا برای ارضای نیازهای فردی به گروهها میپیوندند اما
با همراه شدن ،تماس و تعامل بیشتر ،فرصتی برای افراد
فراهم میشــود تا نیازهای خود که از طریق وابستگی به
دیگران به دست م یآید را کشف کنند.