Page 4 - 20-12-1403-1929 Sazandegi
P. 4

‫تاز‌ههای ادبیات و هنرکافه‬                                                                                                                                                        ‫سال هشتم شماره ‪1929‬‬                                               ‫‪04‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫دوشنبه ‪ 20‬اسفند ‪1403‬‬

                                                                             ‫عصر جستار‬                                                                                                                                                                                ‫گفتار‬

                                                                    ‫نوشتههایدیگرشامل‪۱۰‬مقالهو‪۶‬جستارازبابکاحمدیاست‬                                                                                                                                       ‫پیوند فرهنگی کردها با ایران‬

                                                                                                                                                                                                                                                     ‫روایت فاروق نج ‌مالدین از ترجمۀ دو اثر از جان دوست‬

                                                                                                                                                                                ‫بابک احمدی یکی از پی ‌شگامان نقد مدرنیته در ایران است‪ .‬او در‬         ‫جان دوســت یا ژان دوست (‪ )Jan Dost‬شاعر و نویسندۀ‬
                                                                                                                                                                                ‫ده ‌ههای ‪ ۷۰‬و ‪ ۸۰‬با انتشار کتابهای مهمی چون «ساختار و تاویل‬          ‫کرد اهل سوریه و زادۀ شهر کوبانی است که آثار قابل توجهی‬
                                                                                                                                                                                ‫متن»‪« ،‬معمای مدرنیته»‪« ،‬حقیقت و زیبایی»‪« ،‬کتاب تردید» و‪...‬‬           ‫از او به فارســی ترجمه شــده ازجملــه «یوحنا»‪« ،‬مخطوط‬
                                                                                                                                                                                ‫جوانان علاقهمند به فلســفه را با اندیشههای مدرن و پسامدرن آشنا‬       ‫پترزبورگ»‪« ،‬ســه گام تا رهایــی»‪« ،‬در جنگال کابوس» و‬
                                                                                                                                                                                ‫کرد‪ .‬نشــر مرکز بهتازگی مجموع ‌های از مقالات احمدی را با عنوان‬                             ‫«مجنون سلما»‪.‬‬
                                                                                                                                                                                ‫«نوشتههای دیگر» منتشر کرده است‪ .‬مقالات این کتاب موضوعات‬              ‫فاروق نج ‌مالدین‪ ،‬مترجم «در جنگال کابوس» و «مجنون‬
                                                                                                                                                                                ‫متفاوت و متنوعی دارند؛ از فلسفه‪ ،‬تاریخ‪ ،‬هنر تا ادبیات‪ ،‬نظریههای‬      ‫ســلما» در گف ‌توگو با مهر دربارۀ ترجمۀ آثار جان دوست به‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫فارســی م ‌یگوید‪« :‬اولین اثری که از این نویســنده به فارسی‬
                                                                                                                                                                                                     ‫سیاسی و شیوههای گفتن و نوشتن‪.‬‬                   ‫برگردانده شد‪ ،‬کتابی با عنوان «سه گام تا رهایی» بود که توسط‬
                                                                                                                                                                                ‫آثار نخســتین احمدی‪ ،‬به نقد ســینمایی و ســینماگرانی چون‬             ‫آقای طهماسبی ترجمه شــد‪ .‬یکی دیگر از آثار این نویسنده‬
‫است‪ .‬صفت بارز جستارروایی این است‪ :‬متنی روایتگر که داستانی‬           ‫یکجا جستاری دربارۀ فلسفۀ تاریخ خواندم‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬در کتاب‬                                                 ‫برســون و آندری تارکوفســکی اختصاص داشــت که از اواخر دهۀ‬            ‫هم کتاب «در چنگال کابوس» اســت که خاطرات روزانۀ او‬
‫نیســت»‪ .‬در نهایت به اعتقاد احمدی «جستار خواننده را دوست‪،‬‬           ‫«کار روشنفکری» پارههای مختلف متن را که با شمارهگذاری از هم‬                                                  ‫‪ ۶۰‬در مجلاتی چون «فیلم» منتشــر میشــدند و این مقالات بعدها‬          ‫در دوران شــیوع کرونا در آلمان اســت‪ .‬این خاطرات که طی‬
‫نزدیک و محرم راز میشناسد‪ ،‬لحنی صادقانه‪ ،‬صمیمانه‪ ،‬اعترافگونه‬         ‫جدا شده بودند‪ ،‬جستار نامیدم‪ .‬این هه بهخوبی روشن میکنند که تا‬                                                ‫در کتابهــای «تصاویر دنیای خیالی»‪« ،‬امیــد بازیافته» و «باد هر‬       ‫یک ماه هر روز نوشته شد‌هاند و به زندگی شخصی او در زمان‬
                                                                    ‫همین اواخر معنای دقیق و درســتی از جستار در ذهن نداشتن»‪ .‬او‬                                                 ‫جا بخواهد م ‌یوزد» توسط نشــر مرکز منتشر شدند‪ .‬با عبور از دهۀ‬        ‫بحران جهانی اشاره میکند‪ .‬او در این کتاب با مهارت توانسته‬
       ‫و خودمانی دارد‪ .‬بنیاد جستار رفاقت است و نه آموزش»‪.‬‬           ‫در ادامه مینویســد‪« :‬جستار به معنای جدید و امروزی متنی است‬                                                  ‫‪ ۶۰‬آثــار و کارهای احمدی رویکرد نظریتــری پیدا کرد و کتابها‪،‬‬         ‫خاطرات دوران کرونا را با گذشــتۀ شخصی و زندگی کودکی‬
‫مقالات کتاب «نوشــتههای دیگر» بــه موضوعاتی از قبیل نقد‬             ‫گاه کوتاه‪ ،‬گاه بلدتر که لحن شــخصی دارد و بیشتر خبر از تجربهها‪،‬‬                                             ‫کلا ‌سهــا و ســخنران ‌یهای او در دهــۀ‪ ۷۰‬و‪ ۸۰‬در اوج شــهرت و‬        ‫خودش پیوند دهد و تجرب ‌های منحصر به فرد خلق کند»‪.‬‬
‫پدیدارشناسانه فرهنگ معاصر‪ ،‬تحلیل تاریخچۀ تحولات اجتماعی‬             ‫دانستهها و باورهای نویسنده م ‌یدهد‪ .‬در بیشتر جستارها نویسنده‪،‬‬                                               ‫محبوبیت بودند‪ .‬آثــار او در این دوره یک کارکرد مهم برای نســلی‬       ‫نج ‌مالدین دربارۀ ترجمۀ دو کتاب از جان دوست میگوید‬
‫ایران‪ ،‬بررســی سبکهای نگارشــی مختلف و تأمل در باب مسائل‬            ‫دنیای ذهن ‌یاش‪ ،‬سلیقه‪ ،‬محتوا و شیوۀ اندیش ‌ههایش حضور دارند»‪.‬‬                                               ‫داشــت که نه ارتباطی با اطــراف و اکناف و کانونهــای فعال تولید‬      ‫در همان زمان کرونا ارتباطاتی با نویسنده برقرار کرده‪« :‬نکتۀ‬
‫هویتــی و وجودی میپردازد‪ .‬هر بخش از کتاب به صورت موضوعی‬             ‫احمدی یکی از وجوه تفاوت «جستار» و «مقاله» را جنبۀ «علمی»‬                                                    ‫نظریههای جدید علوم انســانی خود داشــت و نهچنــدان در حوزۀ‬           ‫جالب این است که هر دو اثر‪« ،‬مجنون سلما» و «در چنگال‬
‫تنظیم شــده اســت تا خواننده بتواند به صورت مرحل ‌های با مفاهیم‬     ‫مقاله و جنبۀ «ادبی» جستار م ‌یداند و مینویسد‪« :‬در نوشتن جستار‬                                               ‫نظری روزآمد بود‪ .‬این نســل در لابهلای نوشتهها و درسگفتارهای‬          ‫کابوس» پیش از انتشــار‪ ،‬نســخۀ متنی آنها برای من ارسال‬
‫عمیق و چندلایه آشــنا شود‪ .‬این ساختاربندی منسجم‪ ،‬هم پیامهای‬         ‫روش نــگارش عینی و علمی مطالب که کاربردش در مقالهنویســی‬                                                    ‫احمدی مجذوب اندیشــمندان و نظریههایی میشد که دربارۀ آنها‬             ‫شــده بود و من ه ‌مزمان آمادهسازی انتشار عربی آنها را آغاز‬
‫پشــت نوشــتههای فردی را به خوبی منتقل میکند و هم زمینهساز‬          ‫ضروری اســت‪ ،‬کنار گذاشــته میشود‪ .‬جستار دســتور کار ندارد‪،‬‬                                                  ‫کمتر چیزی شنیده بود‪ :‬تودوروف‪ ،‬بارت‪ ،‬دریدا‪ ،‬دیلتای‪ ،‬یاکوبسن‪،‬‬          ‫کرده بودم‪ .‬در واقع‪ ،‬اگر مشــکلی پیش نمیآمد‪ ،‬حتی ممکن‬
‫گف ‌توگوهای علمی و انتقادی در محافل دانشگاهی و فرهنگی شده‬           ‫همانطور که ویژگی آن باخبری از دیدگاه نویسنده و داوریها‪ ،‬عقاید‬                                               ‫سوسور‪ ،‬لیوتار‪ ،‬دولوز‪ ،‬پساساختارگرایی‪ ،‬هرمنوتیک‪ ،‬باتای‪ ،‬گادامر‪،‬‬       ‫بود نسخه فارسی پیش از نسخه عربی منتشر شود»‪.‬‬
‫است‪ .‬بابک احمدی بهعنوان یک منتقد جسور و اندیشمند‪ ،‬همواره‬            ‫و احساســات اوست‪ ،‬سبک و روشــی هم که او میپسندد اراسه و‬                                                     ‫نشانهشناســی‪ ،‬امبرتواکو و‪ ...‬اما در دهۀ ‪ ۹۰‬آن ت ‌بوتاب آن شــور و‬    ‫فــاروق نج ‌مالدیــن دربارۀ کتــاب «مجنون ســلما» هم‬
‫در جس ‌توجوی کشف ابعاد پنهان واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی‬             ‫گاه ابداع میشود‪ .‬جستار نفی نظام و هم شکلی است‪ ،‬همانطور که‬                                                   ‫اشتیاق کمتر شــد‪ ،‬چراکه به مدد گسترش ارتباطات مجازی و تعدد‬           ‫میگوید‪« :‬داســتان مجنون سلما زندگی شــاعری را روایت‬
‫بوده و با طرح پرسشهای بنیادین‪ ،‬خواننده را به تفکر و تأمل دعوت‬       ‫نتیجهگیرینمیکندازهیچنظریۀقطعیانگاشت ‌هاینیزآغازنمیکند‪.‬‬                                                      ‫مجاری شــناخت و ارتباط با جهــان بیرون فضا و نســل متفاوتی‬           ‫میکند کــه در منطق ‌های به نام جزیره‪ ،‬میــان دجله و فرات‪،‬‬
‫میکند‪« .‬نوشــتههای دیگر» علاوه بــر ارزش ادبی‪ ،‬حامل پیامهای‬         ‫جستار به متنهای ادبی شبیه است که الگوی واحد و دستور از پیش‬                                                  ‫درحال رشــد بود‪ .‬با تغییر فضا فعالیتهای احمدی هم کمتر شد و‬           ‫زندگی میکند‪ .‬شــاعر مورد بحث ملأاحمد جزیری اســت‪،‬‬
‫فلســفی و اجتماعی اســت که میتواند درک ما از تحولات معاصر‬           ‫متعینی ندارند‪ .‬هر جســتار وابســته به تجربههای نویســند‌هاش از‬                                              ‫البته همچنان به نوشــتن و کار فکری خود ادامه داد‪ .‬بخش نخست‬           ‫که بهعنوان نخستین شاعری شناخته میشود که شعر به زبان‬
‫را تعمیق بخشــد‪ .‬یکی از نکات برجســته این کتاب‪ ،‬سبک نگارش‬           ‫زندگ ‌یای خاص‪ ،‬یکه و تکرارناشــدنی است‪ .‬هرچند جستار بیشتر‬                                                   ‫«نوشــت ‌ههای دیگر» از ‪ 6‬مقاله شکل گرفته است‪« .‬کارل مارکس و‬          ‫کردی سروده‪ .‬البته ممکن است پیش از او کسانی به صورت‬
‫منحصربهفرد احمدی اســت‪ .‬او با بهرهگیری از زبانی ســاده و قابل‬       ‫بازه رصوایفدایدذهاهنیروااوقعییگنذزدشیــتک‌هاانسدــو ُُمتهترا بذههنیحــکایـتـراوت‪،‬یابماهآآننهراویخداودرهدها‬  ‫دانشــمندان معاصرش» دربارۀ رابطۀ فکری مارکس با دستاوردهای‬            ‫محلی یا پراکنده به کردی شعر گفته باشند‪ ،‬اما او را بنیانگذار‬
‫فهم‪ ،‬در کنار استفاده از عناصر ادبی مانند استعاره‪ ،‬تشبیه و ارجاع به‬                                                                                                              ‫علمی جارلز دارویــن و انتقادهای او به نظریههای جان اســتوارت‬         ‫شــعر کلاســیک کردی م ‌یدانند‪ .‬حوزۀ فرهنگی این اثر نیز‬
‫متون کلاسیک و معاصر‪ ،‬توانسته مفاهیم پیچیده را به شکلی چندلایه‬                                                                                                                   ‫میل و اگوســت کنت در مورد زندگی سیاسی و اجتمای است‪ .‬مقالۀ‬            ‫جای تأمل دارد‪ .‬در گذشــته‪ ،‬تمام مردمانــی که اهل ادبیات‬
‫و زیبا بیان کند‪ .‬این سبک‪ ،‬علاوه بر ایجاد ارتباط نزدیکتر میان متن‬                                                                                                                ‫«تجربۀ انقلاب روســیه» تصویری کلی از انقلاب ‪ ۱۹۱۷‬روســیه و‬           ‫بودند‪ ،‬در این منطقه نیاز داشــتند برای خواندن و نوشــتن در‬
‫و خواننده‪ ،‬باعث شــده تا اثر بهعنوان منبع الهامبخش در مطالعات‬                                                                                                                   ‫نتایج به قدرت رســیدن بلشویکها ارائه م ‌یدهد و مقالۀ «سرنوشت‬         ‫حوزه ادبیات به زبان فارســی تسلط داشته باشند‪ .‬این مسأله‬
‫ادبی و فرهنگی شــناخته شود‪ .‬از سوی دیگر‪« ،‬نوشت ‌ههای دیگر» با‬                                                                                                                   ‫نیکلای بوخارین» دربارۀ زندگی و آثار یکی از نظریهپردازان و رهبران‬     ‫محدود به ایران نبود؛ مناطق دیگری مثل پاکســتان و آسیای‬
‫پرداختن به تغییــرات اجتماعی و تحولات فرهنگی معاصر‪ ،‬بهعنوان‬                                                                                                                     ‫سرشــناس آن انقلاب است‪ .‬مقالۀ «مارکوزۀ جوان» دربارۀ نخستین‬           ‫میانه را هم شامل میشــد و این روند برای چندین قرن ادامه‬
‫سندی تاریخی و فرهنگی نیز اهمیت یافته است‪ .‬واکنشهای مثبت‬                                                                                                                         ‫آثار هربرت مارکوزه اســت که بهتازگی پس از سالها سکوت‪ ،‬ارج و‬          ‫و محبوب ‌هاش که‬  ‫اشســتخ‪.‬صهیر دتوهاازییاصکلخیانملداأانحُُکمرـدـدو‬  ‫داشــت‪.‬‬
‫منتقدان و بحثهای متعدد در کنفرانسهای علمی نشا ‌ندهندۀ تأثیر‬                                                                                                                     ‫اهمیتشان مشخص شده است‪ .‬مقالۀ «ارنست بلوخ و رویای دنیای‬               ‫اشرافی هستند‪.‬‬                                                      ‫دختر شاه‬
‫مقالات و آثار نویسنده اســت‪ .‬احمدی در مقالات این کتاب با ارائۀ‬                                                                                                                  ‫بهتر» دربارۀ زندگی و مهمترین آثار بلوخ است‪ .‬احمدی این مقاله را‬       ‫ملأاحمد‪ ،‬پسر یک ملأ است و این تقابل طبقاتی بر جذابیت‬
‫دیدگاهی چندبعدی از مســائل زمانه‪ ،‬پلی میان تجربیات شخصی و‬                                                                                                                       ‫بهخاطرۀدکترشر ‌فالدینخراسانیتقدیمکردهاستکهدردرسهای‬                   ‫داســتان م ‌یافزاید‪ .‬نکتۀ جالب توجه اینجاســت که با وجود‬
‫تحلیلهای جامعهشناسانه ایجاد کرده و زمینهساز گف ‌توگوهایی در‬                                                                                                                     ‫او برای نخستین بار نام بلوخ را شنیده بود‪ .‬مقالۀ «هانا آرنت و فلسفه»‬  ‫تعلــق این دو به جامعه کــردی‪ ،‬تنها نام ‌های کــه دختر برای‬
‫باب آینده ادبیات و فرهنگ کشور شــده است‪« .‬نوشتههای دیگر»‬                                                                                                                        ‫انتقادی است به نظر آرنت در باب جداییث نظریۀ سیاسی از فلسفه‪،‬‬          ‫ملأاحمد م ‌یفرســتد به زبان فارسی نوشته شده است‪ .‬شاید‬
‫بابــک احمدی نهتنهــا نمون ‌های از نوآوری و دقــت در نقد و تحلیل‬                                                                                                                ‫و فهم او از این جدایی در مبانی کار فکری خودش‪ .‬در بخش دوم دو‬          ‫به دلیل پیشــینۀ تحصیلی یا فرهنگی او باشد‪ .‬اما در یکی از‬
‫مسائل معاصر است‪ ،‬بلکه بهعنوان مرجعی مهم برای پژوهشگران‪،‬‬             ‫نوشبتابهکهااحمیدیدیگر‬                                                                                       ‫مقاله آمده‪ ،‬اولی در بیان تفاوت مقاله با جستار و دومی دربارۀ نسبت‌‬    ‫لحظات داســتان‪ ،‬وقتی ملأاحمد بهعنوان یــک دانشآموز‬
‫دانشجویان و علاقهمندان به ادبیات و فرهنگ نیز مورد استفاده قرار‬                                                                                                                  ‫هنرهای دیداری با نوشتار و متنهای ادبی‪ .‬بخش سوم هم دو مقاله و‬         ‫ساده در مدرسه مشــغول درس خواندن است‪ ،‬راز دلش را با‬
‫میگیرد‪ .‬این اثر با بهرهگیری از رویکردی جامع و منســجم‪ ،‬توانسته‬                ‫نشر مرکز‬                                                                                                                                                               ‫ادگوــستر مشیدخروامیهادنحمقییگقتًًذاابرادم‪ .‬دحبووسبتششابرتهبااوطپیبرشقنراهاردکنمد‌ی‪،‬دبهایددکبهه‬
‫به خواننده امکان دهد تا از طریق دیدی تازه به بررســی واقعیتهای‬      ‫تومان‬  ‫صفحه‪ ۳۳۰ /‬هزار‬  ‫‪۳۲۰‬‬                                                                                              ‫‪ 6‬جستار با موضوع هنرهای دیداری و ادبی دارد‪.‬‬
‫اجتماعی و فرهنگی بنگرد و افقهای فکری جدیدی را تجربه کند‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                               ‫ ‪ W‬تفاوت مقاله و جستار‬

                                                                                                                                                                                ‫احمدی میگوید‪ ،‬جستارنویســی گونۀ محبوب او برای نوشــتن‬
                                                                                                                                                                                ‫است و در ابتدای بخش دوم «نوشتههای دیگر» مینویسد‪« :‬جستار‬
                                                                                                                                                                                ‫از نظر من تا همین اواخر معنای مســتقل و تاز‌های نداشــت‪ .‬گاه آن‬
                                                                                                                                                                                ‫را متــرادف مقالــه بهکار م ‌یبــردم‪ ،‬چنانکه در کتــاب «آواز زمین»‬
                                                                                                                                                                                ‫هر مقالۀ مســتقل را چنین نامیدم و عنوان دوم کتاب را هم «هشــت‬
                                                                                                                                                                                ‫جستار در تاریخ موســیقی» گذاشتم‪ .‬کتاب دیگرم «رسالۀ تاریخ» را‬

                                                                                                                                                                                                                                                     ‫زبان خودشــان سخن بگوید‪ .‬همین توصیه انگیز‌های میشود‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫که ملأاحمد به ســراغ زبان کردی بــرود و از آن زمان به بعد‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫تصمیم میگیرد تمام اشعار و نامههایش به این زبان باشند»‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫نج ‌مالدین دربــارۀ اهمیت تاریخی «مجنون ســلما» هم‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫میگوید‪« :‬ایــن روایت در مهمترین مقطــع تاریخی برخورد‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫میان صفویه و عثمانی جریان پیدا میکند‪ ،‬زمانی که صفویها‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫حاکمیت شــرق آناتولی (ترکیه امروزی) را از دســت داده و‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫مناطق یاد شــده به عثمانی الحاق میشوند‪ .‬در این جنگها‪،‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫اغلب از ســران کرد کمک گرفته میشــد و قشــون از همین‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫مردمان تشکیل میشــد‪ .‬با این حال‪ ،‬ارتباطات فرهنگی این‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫اقــوام همچنان با ایران حفظ شــده بــود و علاقهمند ‌یهای‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫فرهنگی میان این جوامع پابرجا بود‪ .‬شاید یکی از نشانههای‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫این تأثیر عمیق فرهنگی‪ ،‬هدی ‌های است که قهرمان داستان از‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫داییخوددریافتمیکند؛نسخ ‌هایازدیوانحافظکهازتبریز‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫برای او فرستاده شده است‪ .‬همچنین‪ ،‬دختر داستان زیر نظر‬
                                                                                                                                                                                                                                                     ‫خطاطان ایرانی تعلیم دیــده و مکاتبات وی با دیگران به زبان‬
                                                                                                                                                                                                                                                                      ‫فارسی انجام میشود»‪.‬‬
   1   2   3   4   5   6   7   8