Page 4 - 16-02-1404-1961 Sazandegi
P. 4
تازههای ادب و هنرکافه سال هشتم شماره 1961 04
سهشنبه 16اردیبهشت 1404
کامو در کلابهاوس ویترین:تازههایکتاب
دربارۀ داستان گرگها و گرازها نوشتۀ محمدکیانوشراد رئالیسم تغزلی و فلسفی
زبان آلبرکامو در رمان بیگانه اســت .زندگی واقعی روایت میشود آقایی از سانفرانسیسکو مجموعهای از داستانهای کوتاه
ولــی در دل روایت ،تأمل و اندیشــ هورزی هم هســت .یکجور ایوان بونین است
احتیاط اگزیستانسیالیســتی در این داســتان هســت ،نه قطعیت
محتوم ایدئولوژیک مارکسیســم کلاســیک بر آن حاکم اســت و مهدی ادیبی کــه میرا ثدار نویســندگان بزرگ قرن نوزدهم روســیه اســت؛ «آقایی از سانفرانسیسکو» مجموع های از داستانهای کوتاه
نه خوشباوری رمانتیســتی .کیانو شراد در این داســتان در عین نو یسند های که سبک شخصی خود را با ایستادن بر شانۀ غولهای ایوان بونین ،نخستین نویسندۀ روسی برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات در
نقدهای اجتماعــی ،تنهای یهای شــخصیتها را از یاد نمیبرد و منتقد ادبیات روسیه بنا کرده است .حمیدرضا آتشبرآب در پیشگفتار سال ۱۹۳۳است .این داســتانها که در اوایل قرن بیستم منتشر
تأملات فلســفی و اگزیستانسیالیســتی در داســتان موج م یزند. کتاب دربارۀ ســبک منحصربهفرد ایوان بونین نوشته« :در نیمۀ شدهاند ،تسلط بونین بر نثر ،بینش عمیق فلسفی و توانایی کمنظیر
یوســف ،شخصیت محوری داســتان ،تصویری پیچیده از انسانی آلبرکامو در افســانۀ سیزیف ،چهرهای از انســان را به ما نشان نخست قرن بیســتم که ادبیات روسیه نثرنویسان بزرگی را در دل او در ثبت لحظات زودگذر هستی انسان را به نمایش میگذارند.
است که در تداوم زمان ،از مبارزه و آرمانخواهی به تأمل و فروتنی م یدهد که محکوم است ســنگی عظیم را تا بالای کوهی ببرد ،در خود پرورد ،بونین ادیبی اســت با جایگاهی ویژه .قیاس او با هر «آقایی از سا نفرانسیســکو» بــ ه انتخــاب و ترجمۀ حمیدرضا
رسیده است .یوسف دیگر نه باورهای پیشین را یکسره میپذیرد و حالی که آن سنگ هربار پیش از رسیدن به قله به پایین بازمیغلتد. نویســندۀ دیگری به شــناختش کمکی نخواهد کرد؛ چراکه در آتشبرآب و بابک شــهاب ،همراه با مقدم های ب ه قلم حمیدرضا
نه به نیهیلیسم میغلتد .او تکهتکه شدن خود را از خلال تجربههای ایــن تلاش بیپایان و عبــث در نگاه کامو ،تصویــری از وضعیت اصل چنین قیاسی ناممکن است و ما را بیشتر به خطا م یافکند. آتشبرآب توســط بنگاه ترجمه و نشــر کتاب پارسه منتشر شده
خودش میبیند؛ از عشــق و مبارزه تا فقدان ،پیری ،بازنشستگی و وجودی انسان در جهانی است که پاسخی برای رنجهایش ندارد. شــاید تنها بتوان در کلیت و از منظر پیچیدگی و نادستیابی نثر اســت .ایوان بونین که به خاطر زبان دقیق و تغزل یاش شــهرت
اما آلبرکامو با نوعی شــجاعت اگزیستانسیالیستی ،نتیجه میگیرد به شباهت او با نویســندگان ه مدورهاش چون باریس پاسترناک دارد ،در این مجموعه ،روایتهایی را میآفریند که مضامینی چون
در نهایت ،تفکر در باب مرگ. که «باید ســیزیف را خوشبخت دانست» چون او در این آ گاهی به بکر و پخته ،تصاویر ژرف و کامل، دورآنهدمترنییدبِِیگلییااستشـواـاررمه کضرمدو .ننثور عشق،فقدان،سرنوشتوگذرب یامانزمانرابررسیمیکنند.در
داستان در زبان یوسف ،فلســف های جاری دارد .همانطور که پیوند همیشگی نثر بونین با شعر نه قلب این مجموعه ،داستان «آقایی از سا نفرانسیسکو» تأملی تلخ
مونتنی میگوید« :فلسف هورزی چیزی جز آموختن مردن نیست». بیمعنایی ،شور زیستن را درمییابد. تنها کار مترجم آثارش را بســیار دشوار میکند که در زبان روسی و تأثیرگذار دربارۀ مرگ و بیهودگی ثروت مادی است .این داستان
یوســف نیز به تدریج از زندگی کنار م ینشــیند و در آستانۀ مرگ به به نظر می رســد ،داســتان «گرگها و گرازها» نوشتۀ محمد در کنار دیگر داستانهای این مجموعه ،نشا ندهندۀ مهارت بونین
نوعی رضایت اگزیستانسیالیستی م یرسد که نه ناشی از قطعیت که کیانــو شراد هــم در دل چنین افقــی تنفس م یکنــد .روایتش، در خلق فضاهای دقیق ،شخصیتهای چندلایه و حالات روحی
برآمایدهناطزـتـدواروِبِمهتنأمظرلموریزآیـیـودانکهدیاثشریکدیانناــسوتش.راد در تلاقی چند افق نه بــا قهرمانگرایی میخواهــد به مخاطب امید بفروشــد ،نه با عمیق است .سبک منحصربهفرد او ،که در آن رئالیسم شاعرانه با
فلســفی حرکت میکند :یکی فلسفۀ اگزیستانسیال که در تأکید بر شکســتباوری به تلخی مبتذل گرفتار شود .آ نچه نویسنده در اثر نگاهی فلســفی در هم تنیده میشود ،این مجموعه را از دیگر آثار
تجربۀ شخصی ،مواجهه با مرگ ،اضطراب ،پوچی و ارزش انتخاب انجام م یدهد ،بازنمایی صادقانۀ زیســت انسانی در جهانی است همعصر خود متمایز میکند .داستان «آقایی از سا نفرانسیسکو»
و آزادی معنا مییابد .یوسف در برابر گریز از مرگ ،تسلیم نمیشود پر از تناقض ،فرسایش ،زوال و البته جس توجوی کرامت انسانی. سرگذشت تاجری ثروتمند از سانفرانسیسکو را روایت میکند که
بلکه در گف توگوی صمیمان هاش با دانیال ،رمضان یا در خلوت خود «گرگها و گرازها» رمانی با لحنی آرام اما اندیشــمندانه است. پس از عمری تلاش و جاهطلبی ،همراه خانوادهاش سفری مجلل
با حرم ،تلاش میکند با مرگ آشــتی کند؛ هما نطور که سیزیف با رمانی چندلایه که تلفیقــی از خاطره ،اعتراض اجتماعی ،تنهایی به اروپا را آغاز میکنــد .او که به ثروت و موقعیت اجتماع یاش
سنگ .نکتۀ بعدی ،گرایشهای انتقادی با زمینههای مارکسیستی فردی ،تردیــد ایدئولوژیک و مرثی های اگزیستانسیالیســتی برای اطمینان دارد ،انتظار دارد ســرانجام از ثمرات سالها کار سخت
اســت که در دیالوگهای فؤاد و کارگران ب هوضوح بیان میشــود: زیســتن در خوزســتان معاصر را در خود جای داده است .محمد خود بهره ببرد اما مرگ ناگهانی و بیســر و صدایش در میانۀ این
شــورش علیه وضعیت ناعادلانۀ اقتصادی ،کالای ی شدن انسان و کیانو شراد در این داســتان ،نه تنها به بازنمایی وضعیت اجتماعی ســفر ،بیهودگی نهایی موفقیت مــادی را در برابر حتمیت مرگ
میل به زیســتنی فراتر از نان و کار و اهمیت دادن به کرامتشــان. سیاسی کارگران هفتتپه ،بحرانهای هویتی ،فسادها و بیعدالتی آشکار میســازد .از خلال این تضاد تکا ندهنده ،بونین نقدی تند
اما مهم اســت که داســتان ،در عین ه مدلی با این صداها ،به آنها و ...میپــردازد بلکه تلاش کــرده از دل روای تهــای خانوادگی، بر ثروت ،قدرت و گذرای بودن انســان ارائه میکند .داستانهای
نگاهی بدون افراط و قطعیــت ایدئولوژیک دارد .در واقع فؤاد نه دیالوگها ،بازنشســتگی ،مرگ و خاطره به سطوح عمیقتری از دیگر ایــن مجموعه نیــز در همین فضــای مالیخولیایی حرکت
میکنند .شخصیتهای بونین اغلب در برزخی میان امید و یأس
تجربیات انسانی نفوذکند. گرفتارند ،در حســرت چیزی دور از دســتر ساند یا با سرنوشت
قلــم کیانو شراد در این کتاب بیتکلــف ،آرام و روایتمحور و غیرقابــل پیشبینی خود در کشــمک شاند .در بســیاری از این
همراه با گف توگوی بســیار شخصی تهاســت ،با لحن و بیانی که داستانها ،طبیعت و چرخههای ابدی آن ،نهتنها پ سزمینۀ روایت
یادآور آثار متاخر محمود دولتآبــادی یا حتی رگههایی از حس و بلکه استعارهای برای وضعیت وجودی انسان محسوب میشود.
این مجموعه در مضامینی چون مرگ ،سرنوشت و زودگذری
سریالایرانی نیز خوانندهای حرف های میطلبد ».بونین در ســالهای نخست شادی ریشــه دارد .بونین بهکرات آرزوهای انســانی را در برابر
فعالیت ادبی افتخار آن را داشت که در محضر نویسندگان بزرگ بیتفاوتیطبیعتقرارم یدهدوازاینرهگذر،شکنندگیتمنیات
روس چون تالستوی ،چخوف و گورکی رشد کند .بونین نسبت بشر را به تصویر میکشد .عشــق یکی از درونمایههای پرتکرار
پیشنهادهای بیشرمانه! به دورۀ طولانــی فعالیت ادب یاش (با بیش از ۶۰ســال) کم اما اوست؛ عشقی ناکامل ،ازدس ترفته یا دور از دسترس که اغلب
مستمر نوشــت و این عطش و پشتکار ،او را به سوی چنان زبان با حسی از نوســتالژی و اندوه همراه است .شخصی تهای او با
چالاک و قدرتمندی هدایت کــرد که تمامی معاصرانش به او انزوا ،پشــیمانی و عبور ب یامان زمان دســت و پنجه نرم میکنند
غبطه میخوردند .در «آقایی از سانفرانسیســکو» داستانهایی و این ویژگیها ،داســتانهایش را به آثــاری تأثیرگذار و ماندگار
میخوانیم که در آنها نویسنده ماهرانه از شخصیتهای داستانی بدل میســازد« .آقایی از سانفرانسیســکو» نمون های درخشان
نگاهی به سریال آبان که قصهای جذاب ندارد مخلوق خــود و از حا لوهوایی که در داســتانهایش پدید آورده از نبــوغ ادبی ایوان بونین اســت و مجموع های از داســتانهایی
را دربرمیگیــرد کــه هم از نظر ســبک و هم از نظــر مضمون،
فاصله گرفته و در ترســیم سرگذشت و سرنوشت آدمهای آثارش تأملبرانگیــز و هنرمندان هاند .بونین از طریق توصیفهای دقیق،
گرفتاراحساساتسانتیمانتالنشدهاست.اینمجموعههمچنین عمق روانشــناختی و لایههای فلســفی روایت ،داســتانهایی
به زبان سینمایی داستان بگوید و بیننده را در مسیر حوادث قرار نمایشگر شکوه سبک و ظرافت و شاعرانگی و حساسیت هنری را خلق میکند که کاوشــی جاودانه در طبیعت انســان به شمار
دهد بلکه همه چیز وابســته به اتفاقاتی د مدستی است که منطق یاسمن خلیلیفرد است که با وسواسی زیبای یشناختی پدید آمدهاند و نویسنده اوج م یرونــد .این مجموعــه ،گواهی بــر توانایی کمنظیــر او در به
دراماتیکی نیز پشتشــان نیست .بیشــک آن ایده مرکزی اولیه، ظرافت خود را در نوشــتن آ نها بهکار برده است .داستانهایی که تصویر کشــیدن زیبایی و اندوه زندگی است .بونین نویسندهای
پتانســیل پرداختی بهتر را داشــت و میتوانست اینچنین درجا منتقدسینما از بونیــن در مجموعۀ «آقایی از سانفرانسیســکو» م یخوانید، چیرهدست در ترســیم طبیعت و نویسندهای خونسرد در ترسیم
عبارتند از« :پائیز ســرد»« ،پرســتار»« ،قفقاز»« ،روســیه»، احوال و احساســات و رفتارهای آدم ی اســت .این دو ویژگی را
زننده و مغشوش نباشد. در دهــ ه 90مــیلادی ،فیلمــی جنجالــی به نام «پیشــنهاد «دربنــد»« ،کلیســا»« ،مادرخوانــده»« ،در چنین شــبی»، در داســتانهای مجموعۀ «آقایی از سانفرانسیسکو» بهخوبی
شخصیتپرداز یها در سطح باقی مانده است .آبان از ابتدای بیشــرمانه» ســاخته شــد که بازیگرانش رابرت ردفورد و دمی ««ُُبدرنتا»ه،ا»«،کو«عچهبشاقغهگاوژیپتاشریت»ک«،»،ر«ؤکیلااهاغ»ی،چ«ادنر باگزا»ر،«»،آل«وفپیکلا»»،، میبینیم .در داســتانهای ایــن کتاب با نویســندهای مواجهیم
داستان درگیر مســائل مختلفی است .هم ه این مسائل که حتی مور بودند .فیلم روایت رابط های نامتعــارف را به تصویر درآورده
برخی از آنها به شــدت درگیرکنندهاند (مثل زندانی شــدنش یا بود که همــان زمان نیز توأمان با تشــویقها و انتقادات متعددی
ر وب هرو شد .نویسندگان سریال «آبان» حالا این ایده را به زمان
حال آورده ،کمی ایرانیزه کردهاند و خط ســیر اصلی این سریال «ضیافت بهیادماندنی»« ،اشــکها»« ،صــد روپیه»« ،نقاش
را با الهام از پیرنگ همان متن شــکل دادهاند که پیرنگ چندان دیوانــه»« ،میســترال»« ،روایتی هولناک»« ،آتشســوزی»،
«کلۀ گوســاله»« ،تاب»« ،کامارگ»« ،پنگوئنها»« ،قاتل»،
پیچیدهای هم نیست. «شــاهین»« ،واگن درجه « ،»۳قدیس»« ،زیباروی»« ،بهار
اما آیا این ســریال ظرف مناسبی را برای پرداختن به آن قصه بیموقع»« ،سوسکهای ســرگینغلتان»« ،جوانی و پیری»،
«آفتا بزدگــی»« ،زمــرد»« ،لاپتی»« ،مــوزا»« ،در کوههای
در اختیار دارد؟ آلپ»« ،آقایی از سانفرانسیسکو» و «ِِبرنار».
شاید چنین ایدهای میتوانست ،بسترساز شکلگیری داستان
یک فیلم باشــد اما به نظر م یرسد حالا که با یک سریال طرف آقایی از
هســتیم ،نویسندگان از لاغری ایده و نبود موقعیتهای مناسب سانفرانسیسکو
دراماتیک برای تبدیل شــدن به قصههایی جذاب رنج میبرند و
همین نقصان باعث شــده است تا «آبان» بیش از آنکه داستانی ایوان بونین
پبیعضًشًاربوانودرنهاپداذیشرتهوباششدید،دًًا احغفرراهقهآایمیزشپررامبایمکنوقدع.یتهایی تکراری، ترجمۀ حمیدرضا
به لحاظ روایتپردازی و پرداختن به جزئیات« ،آبان» یادآور آتشبرآب و بابک
بسیاری از ســریالهای ترکی های است .سریا لهایی که تا همین شهاب
چند سال قبل مخاطبان گستردهای نیز در میان مخاطبان ایرانی کتاب پارسه
داشــتند .شاید توفیق همان ســریالها باعث شده است تا رضا ۳۴۴صفحه
دادویی در نخستین تجرب ه سریالسازی خود از این سریالها وام ۳۹۸هزار تومان
بگیرد و فضاســازی کارش را به آن آثار نزدیک کند تا جایی که
حتی موسیقی متن سریال نیز یادآور آن دست از کارهاست .اما
حاصل ،این شده است که «آبان» خودبسنده نیست و نمیتواند

