بررسی سخنان رئیسجمهور در خصوص کمآبی در پایتخت و کشور
درحالی با ناترازی برق و گاز دستوپنجه نرم میکنیم که به نظر میرسد در تابستان پیشرو، باید با ناترازی آب هم مواجه شویم.
دیروز رئیسجمهور به مشکلات ناشی از ناترازی گاز و نفت اشاره کرد و گفت: «زمستان سختی را پشت سر گذاشتیم». او همچنین اعلام کرد که تلاش میکنیم ضررهای تولیدکنندگان را به شکلی جبران کنیم. پزشکیان بیان کرد: مشکلات کشور چیزی نیست که یکدفعه بتوان آنها را حل کرد، اگرچه برخی میگویند دولت چهاردهم برنامه ندارد. در همه زمینهها برنامههایی آماده شده است بعد از رسیدن به زبان و نگاه مشترک آنها اجرایی شود.
وی ادامه داد: باید مسیرها، پروژهها و توافقها را به درستی اجرا کنیم. با تلاش وزارتخانههای نیرو و نفت و استانداران توانستیم از زمستان سخت عبور کنیم. برای تابستان و آب هم باید چنین کنیم. اگر مصرف آب در تهران و شهرستانها بهینه نشود قطعاً در تابستان در برق و آب مشکل خواهیم داشت. در سالهای اخیر، شکاف میان تولید و مصرف گاز در کشور به طور فزایندهای افزایش یافته است. رشد مصرف داخلی، ناکارآمدی در سیاستهای بهرهوری انرژی و کاهش سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید، دستبهدست هم دادهاند تا کشور با یکی از جدیترین چالشهای خود روبهرو شود. ناترازی گاز به معنای آن است که در بسیاری از روزهای سال، میزان گاز مصرفی از میزان تولید آن پیشی میگیرد. این امر سبب میشود که دولت یا مجبور به قطع گاز صنایع شود، یا به تامین گاز از طریق واردات گرانقیمت روی آورد درحالی که مصرفکننده نهایی، چه خانوار و چه صنایع نهتنها ارزش واقعی این گاز و هزینه مستقیم و غیرمستقیم آن را متوجه نمیشوند بلکه از هزینه فرصتی که برای گرم کردن غیربهینه و بیش از اندازه خانههایمان میکنیم هم درکی ندارند.همچنین شواهد نشان میدهد که تابستان سختی پیشرو داریم. امسال در تابستان بیش از ۲۰ هزار مگاوات ناترازی برق داشتیم که پیشبینی میشود که به ۲۵ هزار مگاوات برسد. از آن طرف آخرین گزارشها از وضعیت سدهای ایران حکایت از آن دارد که تابستان سختی پیشروی مردم است.
عدم رسیدگی به این مشکلات میتواند پیامدهای گستردهای به همراه داشته باشد. توقف یا کاهش فعالیت صنایع انرژیبر مانند پتروشیمیها، فولاد و سیمان، کاهش تولید برق در نیروگاههای گازی، افزایش وابستگی به واردات گاز و حتی افزایش شدید قیمت برخی کالاها و خدمات ازجمله تبعات این وضعیت خواهند بود. در نتیجه، اقتصاد کشور در یک چرخه معیوب قرار خواهد گرفت که در آن، ناترازیهای انرژی و آب نهتنها حل نمیشوند، بلکه به مرور زمان تشدید خواهند شد.
البته این مسالهای که امروز با آن مواجه هستیم، یکشبه یا یکساله اتفاق نیفتاده است، بلکه چندین دهه تمام نیروهای اجتماعی و اقتصادی را بسیج کردهایم تا بتوانیم چنین بحرانی ایجاد کنیم. چراکه ایران بزرگترین منابع گازی و نفتی دنیا را داشته و دارد و این حجم از هدردهی منابع نیاز به سالها تلاش و کوشش جمعی داشته است. همچنین از سالها پیش که کارشناسان وضعیت امروز را پیشبینی میکردند و به دولتمردان گوشزد میکردهاند، تصمیم سیاستمداران بر این بوده که کاری انجام نشود و با سرعت تمام در مسیر گذشته ادامه دهیم. به سیاستمداران باید گوشزد کرد که سکوت کردن و عمل نکردن آنها به معنی این نیست که هیچ اتفاقی نمیافتد. دقیقاً برعکس. به موقع عمل نکردن و تصمیم نگرفتن آنها به این معنی است که تصمیم گرفتهاند این مشکل سالبهسال بزرگتر شود تا به امروز رسیدهایم که چارهای جز قطع برق، سوزاندن مازوت برای تولید برق شهری، یا تولید گازوئیل بسیار کم کیفیت و آلاینده نداشته باشیم و از طرفی گاز کافی برای تزریق در میادین نفتی نداشته باشیم و تولید نفتمان هم با کاهش مواجه شود، هوای شهرهایمان آلوده شوند، مدارس را تعطیل کنیم و دانشآموزان را که آینده کشور برای ایشان خواهد بود از آموزش حداقلی محروم کنیم و مرگومیر ناشی از آلودگی را افزایش دهیم. سیاستمداران باید درک کنند که همه این موارد نتیجه تصمیم نگرفتن ایشان در سالهای گذشته بوده است. امروز هم اگر تصمیم بر این باشد که تصمیمی گرفته نشود، حتماً در اتفاقات تلخی که در آینده اتفاق خواهد افتاد شریک خواهیم بود.
اصلاحات ناگزیر و عوارض کوتاهمدت
اگرچه حل ریشهای ناترازی گاز یک الزام است، اما اجرای این اصلاحات، لاجرم هزینههایی به همراه خواهد داشت. افزایش قیمت حاملهای انرژی یکی از اصلیترین راهکارها برای کاهش مصرف و افزایش سرمایهگذاری در بخش تولید گاز است. متاسفانه در سالهای گذشته عدهای بر راهکارهای غیرقیمتی تاکید داشتهاند که امروز بر همگان روشن و واضح شده است که این راهکارها در صورت عدم اعمال اصلاحات قیمتگذاری بیشتر مایه مضحکه و شوخی است تا ابزاری برای اصلاح الگوی مصرف. اما از طرفی سیاستهای اصلاح قیمتگذاری حاملهای انرژی در کوتاهمدت میتواند تاثیرات منفی خود را نشان خواهد دهد.
افزایش هزینههای خانوارها: افزایش قیمت گاز مستقیماً هزینههای زندگی بسیاری از خانوارها را افزایش خواهد داد. درحالی که برخی از اقشار جامعه توانایی تطبیق با این تغییرات را دارند، اما بخش بزرگی از جامعه که از درآمدهای ثابت برخوردارند، تحت فشار مضاعف قرار خواهند گرفت.
کاهش توان رقابتی برخی صنایع: صنایعی که وابستگی شدیدی به گاز دارند، در صورت افزایش قیمت حاملهای انرژی با افزایش هزینههای تولید مواجه میشوند که این امر ممکن است به کاهش تولید و حتی تعطیلی برخی واحدها منجر شود. متاسفانه نظام قیمتگذاری غلط سبب شده است که بسیاری از کارآفرینان و سرمایهگذاران خصوصی یا حتی دولتی در بخشهایی سرمایهگذاری کرده باشند که اصلاح قیمتگذاری میتواند تمام سود تصور شده برای این فعالیتها را از بین ببرد.